اگرچه فیلم اولیها یا فیلمسازان تازه نفسی که بواسطه کسب موفقیتهایشان در جشنوارههای داخلی و جهانی هم توقعات را از خودشان بالا برده و هم اهمیت حضورشان را بواسطه دمیدن روح تازه در کالبد سینمای ایران بیش از گذشته به رخ کشیدهاند، تعدادشان کم نیست.
روزنامه ایران: اما در عین حال سینمای ایران با موج فیلمسازان جوانی رودررو است که ورودشان به چرخه فیلمسازی صرفاً با تکیه بر سرمایه و اعتماد تهیهکننده بوده و نتیجه فعالیتشان در سینما انباشتگی حجم بالایی از فیلمهایی است که نه اعتماد سینمادار را برای
اکران جلب میکند و نه انگیزه مخاطب را برای آمدن به سینما.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با تغییر مدیریت در سازمان سینمایی، از جمله راهکارهای تازه و آزمودن مسیرهای نو، تغییر روند صدور مجوز کارگردانی برای فیلم اولیها بود تا ورود افراد بهعنوان کارگردان به سینما در چهارچوب ضوابط شفافتر شود و بهترینها و بااستعدادترینها مجوز حضور در سینمای ایران را پیدا کنند و فارغ از جریان سرمایه، زمینه مساعد برای همه استعدادها برای ورود به سینما فراهم شود. بر این اساس روند تأیید صلاحیت کارگردانهای فیلم اولی به
بنیاد سینمایی فارابی سپرده شد و این بنیاد از آغاز تابستان امسال به همین منظور سامانهای را برای ثبتنام متقاضیان راهاندازی کرد. مرجان اشرفیزاده از جمله کارگردانانی است که البته پیش از اجرایی شدن این طرح، اولین تجربه کارگردانیاش را با حمایت فارابی تولید و روانه اکران کرد. این فیلم با عنوان «آبجی» به تهیهکنندگی محمدحسین قاسمی و با حضور گلاب آدینه، معصومه قاسمیپور، پانتهآ پناهیها، حمیدرضا آذرنگ، بابک حمیدیان، شیرین یزدانبخش و... تابستان 1400 روی پرده سینماهای هنروتجربه رفت. این فیلمساز در گفتوگویی با «ایران» درباره تجربه این همکاری، تغییر روند تأیید صلاحیت فیلمسازان اول و چالشهای آن سخن گفته است که در ادامه میخوانید.
تجربه ساخت فیلم سینمایی «آبجی» با بنیاد سینمایی فارابی را داشتهاید که بهعنوان فیلم اول شما شناخته میشود. باتوجه به اینکه این بنیاد این روزها وظیفه حمایت و دادن مجوز به فیلمسازهای اول را برعهده دارد، درباره تجربه خود از این همکاری و نقاط قوت و ضعف آن بگویید؟ تجربه شخصی من در همکاری با بنیاد سینمایی فارابی به ساخت فیلم «آبجی» بازمیگردد، یعنی تقریباً 6 سال پیش، بعد از آن دیگر مستقیماً درگیر ساخت فیلم سینمایی نشدم. این حمایت از یک طرف برای من راهگشا و خوب بود؛ در آن مقطع زمانی بنیاد سینمایی فارابی، امکان و فرصت جذب تهیهکنندگان را در اختیار فیلمسازان قرار میداد یعنی باتوجه به رزومهای که داشتیم مورد اعتماد بنیاد سینمایی فارابی قرار میگرفتیم و این مسأله تهیهکنندگان را ترغیب میکرد که با وجود بودجه حمایتی فیلم، آن را تهیه کنند. جذب تهیهکننده برای فیلم اول در وهله اول بسیار اتفاق مثبتی است. نکتهای که در این میان مغفول مانده، این است که تهیهکنندهها بواسطه مبلغ حمایتیای که از بنیاد دریافت میکنند، حاشیه امنی خواهند داشت و خود را برای اکران فیلم چندان به زحمت نمیاندازند. بنیاد سینمایی فارابی نیز بهعنوان مرکزی دولتی این مسأله را به تهیهکننده محول میکند و چندان به بازگشت سرمایه اهمیتی نمیدهد، این مسأله در ادامه به حفرهای بزرگ تبدیل خواهد شد و فیلمسازان اول از آن اطلاعی ندارند. باید گفت چون تهیهکننده برای ساخت فیلم سرمایهاش را صرف نکرده و فیلم بواسطه سرمایه دولتی ساخته شده ، ممکن است به اندازه کافی برای پیگیری اکران فیلم دغدغه و دلسوزی شخصی نداشته باشد. من با تجربه فعلیام به این نتیجه رسیدهام که اگر در آن مقطع زمانی به دفتر تهیهکنندههای مختلف بیشتر سر میزدم، زمان بیشتری را برای تهیه فیلم ام صرف میکردم، با بازار سینما و واقعیت عریان اکران بیشتر آشنا میشدم، بهتر بود چراکه در حاشیه امنی فیلم اولم را ساختم ولی بعد از اتمام ساخت آن و برای اکران رها شدم. به قولی فیلمهای فرهنگی با نگاهی فرهنگی ساخته میشوند اما در چرخه اکران برای رقابت خوانده میشوند که امکانپذیر نیست.
یعنی با این مسأله که بنیاد سینمایی فارابی وظیفه حمایت از فیلمسازان اول را برعهده داشته باشد موافق نیستید؟ بسیار خوب است که فیلمسازان اول برای ساخت فیلمشان، نقطه امنی را احساس کنند اما خیلی مهم است که فیلمساز و آثار ساخته شده رها نشوند یعنی یا خود بنیاد سینمایی فارابی مسأله اکران فیلم و چرخه تولید فیلمساز را برعهده گیرد یا اهرمهایی را برای این کار داشته باشد چراکه قرار نیست فیلمسازان تنها یک فیلم بسازند و بعد در جایی رها شوند، ممکن است بخشی از این مسأله برعهده فیلمساز باشد اما بخش بزرگ دیگر به چرخه معیوب پیگیریهای انجام نشدهای بازمیگردد که تکلیف در آن مشخص نیست و نمیتوان امنیت کاری فیلمسازان را تأمین کرد. اگر این شرایط حل شود قطعاً اتفاقات بهتری برای فیلمسازان اول رخ خواهد داد.
نکته این است که شما هم بعد از «آبجی» به سمت ساخت فیلم سینمایی نرفتید، این مسأله به اتفاقات یاد شده و اکران پرحاشیه فیلم اولتان بازمیگردد؟ فیلم «آبجی» و اتفاقاتی که در جشنواره فیلم فجر رخ داد، ضربه سختی برای من بهعنوان فیلمساز بود که همزمان با تولد فرزند اولم رخ داد، 2 سال بعد صاحب فرزند دومم شدم یعنی در حقیقت دورهای را خواه ناخواه از سینما دور شدم، البته این مسائل کار را از من نگرفت و تمام مدت درگیر نوشتن و ساخت سریال بودم.درباره ساخت فیلم سینمایی؛ بخش زیادی منتظر اکران «آبجی» بودم، دوست داشتم که از مخاطبان بازخورد بگیرم و بدانم که در این حیطه چند چند هستم، البته شرایط پیش آمده، روحیهام را بشدت تضعیف کرد. درحال حاضر پیگیر ساخت فیلم سینمایی دومم هستم و امیدوارم که اتفاق درستی رخ دهد البته شرایط موجود سینما، شکل برخوردها و شرایط اخذ پروانه ساخت، مقداری ناامیدی بر فضا تزریق میکند اما حتماً و با اشتیاق به سراغ کار بعدیام خواهم رفت. به نظر شما بنیاد سینمایی فارابی این وظیفه را دارد که فیلمساز را پس از ساخت فیلم اول نیز بار دیگر حمایت کند؟ حمایت فیلم اول توسط این بنیاد برای ساخت آثار بعدی اثربخش نیست؟ بنیاد سینمایی فارابی سکو و امکانی را برای فیلمساز فراهم میکند که قدم اولش را بردارد که بسیار مثبت است اما اگر با نگاهی درست و موشکافانه شده، نباشد دچار مسائل متعددی خواهیم شد. سینمای ما در دهه 60 بهصورت حمایتی پیش رفته و فیلمهای فرهنگی خوبی با نظارت، ممیزی و فیلترهای مورد نظر آن دوره ساخته شدهاند، نکته مورد نظر این است که این فیلمها در زمان اکران نیز حمایت میشدند اما متأسفانه در سالهای اخیر با نظارتهای شدید روبهرو هستیم و در زمان اکران نیز حمایت نمیشویم. اگر قرار است سینمای ما بهگونهای باشد که بعضی بایدها را ایجاد کند اما در زمان اکران و نمایش عمومی حمایت نشود، فایدهاش برای جامعه چیست؟ مثل این است که بخواهیم فیلمهایی ساخته شوند اما هیچ کمکی نمیکنیم که در این چرخه به حیاتشان ادامه دهند، توسط مردم دیده شوند، نقششان را ایفا کنند و فیلمسازشان نیز برای فیلمهای بعدی حمایت شود. اگر این سیاستها یکدست شوند برای فیلمساز اول نیز رعایت خواهند شد.
به مسأله رویارویی با چهره واقعی و عریان سینما اشاره کردید، فکر میکنید فارابی چگونه باید فیلمسازان اول را حمایت کند تا این مسأله را درک کنند؟ فیلمسازان همانگونه با فارابی کار کنند که با هر بنیاد فیلمسازی دیگری کار خواهند کرد؛ بنیاد سختگیریهای خودش را داشته باشد، مسأله بازارش را برای فیلمساز روشن کند و... یعنی آنها را با سینمای واقعی مواجه کنند، سینمایی که میگوید میتوانی با این بودجه، این فیلم را بسازی و این مقدار سرمایه را بازگردانی، حال فیلمسازی دوست دارد با آن بودجه فیلم تجربی بسازد، فیلمساز دیگری دوست دارد فیلم اجتماعی تولید کند و... هر کدام کاری را که دوست دارند با سیاستها و نظارتهایی انجام میدهند و درنهایت بسته به اینکه چقدر هوشمندانه عمل کرده باشند سکویی را برای فیلم دوم یا سومشان ایجاد میکنند. این برخورد کمکی است که هر کمپانی فیلمسازی میتواند با حمایت درست و درک بازاری که با آن مواجه میشود، به فیلمساز کمک کند تا آدمها یک بار مصرف نشوند. منظور من این نیست که همه آدمها را به یک سمت سوق دهیم و شخصیت و نگاهشان را از آنها بگیریم بلکه به هرکسی کمک شود که در کانال پیش رویش راه درست را برای تولید و عرضه فیلم پیدا کند یعنی به چرخه تولید به شکل کامل فکر شود و تنها بودجه را در اختیار فیلمساز قرار ندهیم. ضمن اینکه ما کانون کارگردانان سینمای ایران و انجمن فیلم کوتاه را داریم که فیلمسازها با آنها مرتبط هستند و میتوانند اعتبار مورد نظر را از سوی آنها دریافت کنند.
بهعنوان سؤال آخر؛ چه نصیحتی برای فیلمسازان اول دارید؟ نخواهید به هر قیمتی فیلم بسازید؛ تا زمانی که فیلم اول را نساختهاید هنوز این اتفاق رخ نداده است و این فرصت را دارید که انجامش دهید اما به محض اینکه فیلم اول را ساختید به فضای بزرگتری پرت میشوید که باید برای آن همه جوره آماده باشید. همچنین هرچقدر میتوانید روی فیلمنامه زمان بگذارید تا فیلمنامهای بینقص و درخشان بهوجود آید که از جوانب مختلف مورد بررسی قرار گرفته باشد. میدانم که بازار مشخصی نداریم، وضعیت اکران و اقتصاد ملتهب است اما تا جایی که میتوانید مشورت بگیرید تا قدمهای مستحکمتری بردارید، البته در این راه فردیت و دغدغههای شخصیتان را فراموش نکنید یعنی گرفتن مشورت و دیدن جوانب مختلف باعث نشود فیلمی بسازید که شبیه به ایده شما نیست. در آخر سعی کنید در مدل خودتان و درک درستی از بازار و شرایط فیلم بسازید که شروعی باشد نه شروع و پایانی برای یک دوره فیلمسازی. انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه:
بنیاد سینمایی فارابی
ساخت فیلم سینمایی
فیلمسازان اول
سینمای ایران
برای فیلمساز
تهیه کننده
برای فیلم
تهیه کنند
فیلم اول
فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۴۶۶۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهروز افخمی و خاطرات یک بازپرس دادگستری
آفتابنیوز :
افخمی به تازگی برای فیلم سینمایی «کاغذ شطرنجی» متقاضی پروانه ساخت شده است. این فیلم قرار بود ۵ سال پیش به کارگردانی بهروز افخمی جلوی دوربین برود، اما حالا قرار است سیدعماد حسینی کارگردانی آن را بر عهده بگیرد. این دومین تجربه همکاری سیدعماد حسینی و بهروز افخمی به شمار میرود.
قصه این فیلم سینمایی در سال ۱۳۶۰ در تهران روایت میشود. افخمی فیلمنامه این اثر را بر اساس قصههای واقعی به نگارش درآورده، وی قصه این فیلمهای سینمایی را از خاطرات یک بازپرس دادگستری به نام ناصر بیگدلی گرفته است.
فیلم «کاغذ شطرنجی» در انتظار پروانه ساخت به سر میبرد. افخمی پیشتر تهیهکنندگی فیلم «استاد» به کارگردانی سیدعماد حسینی را پذیرفته بود که این فیلم در جشنواره چهلم فیلم فجر اکران شد و جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای سجاد بابایی رقم زد.
منبع: خبرگزاری ایرنا